خطاي هالهاي : قضاوت ما در مورد سايرين، با توجه به سوابقي که افراد در ذهن ما بجاي گذاشتهاند انجام ميگردد و تقريباً همه ما با تأثير از سوابق گذشته، وضعيت فعلي، ظاهر و بطور کلي وجه مشخصهاي از افراد راجع به آنها قضاوت ميکنيم. حال امکان دارد اين عوامل به قضاوت مثبتي از افراد بيانجامد يا منجر به قضاوت منفي در مورد ايشان گردد که در هر صورت دچار خطاي هالهاي شدهايم. اين موارد دامنه وسيعي را در بر ميگيرد که ميتوان به موارد زير اشاره کرد.
مطلق نگري: تأثيرگذاري شخصيت نامطلوب يک شخص بر ارزيابي سايرين در مورد عملکردهاي مطلوب وي.
مبالغه کردن: بها دادن بيش از حد به عملکرد مثبت يا منفي شخص، بنحوي که ساير عملکردهاي وي را تحت تأثير قرار دهد.
نزديک نگري: اين مورد که در اثر نداشتن سوابق ارزيابي هاي غير رسمي رخ ميدهد باعث ميگردد تا ارزياب فقط وضعيت کارکنان را در فاصله زماني نزديک بخاطر آورد و از عملکرد گذشته و دور او غافل شده باشد.
ارزيابي حد وسط يا بالعکس: به هر دليل امکان دارد ارزياب، در مورد کارکنان بيش از حد محافظهکاري به خرج داده و از اظهار نظرهاي واقعي و حقيقي خودداري نمايد و بر عکس اين مورد نيز امکانپذير است، يعني اينکه امکان دارد ارزياب در مورد افراد فقط حد مثبت يا فقط حد منفي را داشته باشد و حد وسط را فراموش کرده باشد.
نگرش منفي: عدم پذيرش اين موضوع که فرد ارزيابيشونده، وضعيت نامطلوب گذشته را جبران کرده يا در حال جبران آن است.
يکسان نگري: سنجش کليه کارکنان با يک نگرش (از نظر تواناييها، امکانات، اختيارات، سن، تحصيلات و تجربيات).
با ما در تماس باشید
البتهحجم خطاهاخیلی متنوعتره ولی بهرحال بد نبود