در محیط های امروزی که به سرعت در حال تغییر و تحول و پیچیدگی و ابهام جزو لاینفک آن است، توجه مدیریت سازمان به رصد و حل مسائل و موضوعات چالش برانگیز سازمانی که نوعا بهره وری، عملکرد، اثربخشی و کارایی سازمان را تحت تاثیر جدی قرار می دهد، امری مهم و حائز اهمیت است چرا که سیر تحولات بخوبی نشان داده است تنها سازمان هایی که بتوانند این تغییرات را مدیریت کنند و سازگار و هماهنگ با الزامات و مقتضیات محیط، در سازمان خود تحول لازم و به موقع را ایجاد کنند، قادر به تداوم حیات و بقای سازمان خود هستند. متاسفانه به علت عدم آگاهی مدیران از رصد معضلات و تنگناهایی که سازمان با آن روبرو است و یا در آینده مواجه خواهد شد، سازمان ها به کرات ممکن است در کوتاه و بلند مدت متحمل ضربات مهلکی شوند که گاها بقای سازمان را می تواند به مخاطره بیاندازد. لذا توانایی تشخیص و درک مسائل سازمانی و آسیب شناسی دقیق آن ها از مهارت های کلیدی و مهمی است که مدیران هر کسب و کاری اعم از دولتی، خصوصی، تولیدی یا خدماتی و… بایستی بدان مسلح شوند.

ذکر این نکته مهم است که دانسته شود مدیر موثر نباید به حل هر مساله ای که از طرف ذینفعان سازمان مطرح می شود، مبادرت کند بلکه باید وقت و انرژی خود را برای حل مسائلی نگه دارد که واقعا توان او را طلب می کند. بنابراین نیاز است مدیران ضمن شناسایی مسائل مختلف و درک دقیق از ماهیت آن ها، بتوانند براساس میزان اهمیت، اثرگذاری و احتمال وقوع، مسائل سازمانی را اولویت بندی کنند و بیشتر انرژی خود را برای حل مسائل بااولویت فعلی و آتی سازمان نگه دارند. همچنین در خصوص مسائلی که مدیران در سازمان با آن مواجه شده یا خواهند شد، دو دسته از مسائل و اقدامات متناظر آن ها را می توان مطرح نمود: