هالیوود در برخی از فیلم های خود از آغاز قرن بیستم، دنیای اسلام را مترادف با اعراب در نظرگرفته و در این سبک فیلم سازی مردان مسلمان با ریش بلند، سیه چرده با حرمسراهای متعدد به شکل افراد بدوی و بی فرهنگ به تصویر کشیده شده اند.
درواقع در این راهبرد مکارانه هالیوود، تصویری یکدست از مسلمانان که همانا تصویر مسلمان عرب افراطی است به مخاطب ارایه می شود و تصویری از مسلمانان سایر کشورها مانند اندونزی،مالزی یا ایران و پاکستان و… ارایه نمی گردد (رامجی،1391).
در این دسته از فیلم ها شیوه و ابزار “تمسخر اعراب” که به عنوان نماینده اصلی مسلمانان به تصویر کشیده شده اند، از سوی سازندگان دنبال می شود.
از نمونه این فیلم ها می توان به شیخ (1921)،آهنگ بیابان(1929) و دزد دمشق (1952) اشاره کرد. در سال های بعدتر در ادامه این راهبرد پلید می توان به فیلمهایی مانند فیلم دروغهاي حقيقي(1994) اثر جيمز كامرون ، هیدالگو (2004)اثر جو جانستون (این فیلم روایت کننده کابوی آمریکایی است که در پی آزاد کردن دختر یک شیخ ثروتمند از دست برادر زاده شیطانی و تشنه قدرت است)، فیلم حصار در سال ۱۹۹۸ و فیلم تحسین شده بابل (2006) (اثر گونزالز ايناريتو که چند جایزه مهم جشنواره کن فرانسه را از آن خود کرده است، مخاطب شاهد كليشة شرقشناسانه هرزگي مردان شرقی است به گونه ای که كه تصويري نسبتاً خاكستري از مسلمانان را نشان مي دهد)اشاره کرد.
برگرفته از کتاب مهدویت از نگاهی دیگر (بازخوانی و واکاوی طرح های غرب در ستیز با مهدویت) اثر دکتر رضا طالعی فر
برای دریافت ایبوک رایگان کتاب مهدویت از نگاهی دیگر، بازخوانی طرح های غرب در ستیز با مهدویت، اینجا را کلیک فرمایید