نخستين ظهور قدرتمندانه مدل عقلايي مديريت در فنون سازمانهای دولتي در رفتار اداري نوشته سايمون متجلي شد. ویژگیهای عمده مدل عقلاني سايمون عبارتند از:
ديدگاه اثبات گرايي
سايمون در كتاب رفتار اداري وظيفه تدوين تئوري جامع سازمان اداري را بر اساس ديدگاه اثباتگرايي كسب دانش و بر مبناي تفسير ابزاري از زندگي سازماني به عهده ميگيرد. سايمون مدعي است كه براي تحقق كامل نظريه اثبات گرايي، نقش دانشمندان آزمون فرضيههاي واقعي است، فرضيههايي كه مبتني بر مشاهده رفتار ظاهري هستند يا به طور منطقي از چنين مشاهداتي استنباط شدهاند. براي جلوگيري از دخالت ذهنيت گرايي در فرآيند تحقيق، دانشمند بايد ارزشهای انساني را مطلقاً كنار نهد. به رغم سايمون اين امر مسير است زيرا واقعيت و ارزشها را ميتوان به طور منطقي از هم جدا كرد.
فرضيههاي واقعي، بيانيهها يا گزارههايي در مورد جهان قابل مشاهده و طريقي كه جهان بدان عمل ميكند هستند. به گفته سايمون فرضيهها ممكن است آزمون شوند تا صحت آنها تاييد يا رد شود تا صحت آنها تعيين شود و معلوم شود كه آيا آنچه در مورد جهان ميگويند رخ ميدهد يا خير؟
مفهوم عقلانيت
سازمانها به منظور افزايش عقلانيت انساني و ساخت دهي رفتار انسان طوري كه به عقلانيت تجريدي نزديك شود، ايجاد ميشوند. در مدل عقلايي بيان اينكه يك سازمان خاص عقلايي است به معني اين نيست كه اين سازمان از لحاظ سياسي يا اخلاقي اهداف معقولي نظير اهدافي كه به وسيله دال اشاره گرديد، دنبال ميكند؛ بلكه صرفاً بيان اين نكته است كه اين سازمان طوري عمل ميكند كه كارآيي را حداكثر ميسازد. رفتار كردن به روش عقلايي يعني رفتار كردن به روشي كه آن روش در انجام يا تحقق اهداف سازمان نقش ايفا كند. يا به بيان ديگر براي اينكه فرد، عقلاني عمل كند بايد از الگوي رهبران سازمان يا «گروه كنترل كننده سازمان» تبعيت كند.
اگر آن دسته از فعالیتهایی كه با تحقق كارآمد اهداف معين سازگارند را عقلايي توصيف كنيم، واضح است كه تبعيت از قوانين و انجام وظايف محوله تنها مسير عقلايي است كه بايد دنبال شود. همانگونه كه سايمون مينويسد: «عقلانيت ماشين نويس در تحرير مندرجات يك نامه، بدون توجه به محتواي آن است و عقلانيت مدير وي در تعيين محتواي نامه مذكور است.».
رفتار فردی
اين مفهوم فوقالعاده محدود از عقلانيت نه تنها مسئوليت اخلاقي فرد، بلكه تعدادي از پرسشهاي بسيار مهم را ناديده ميگيرد. با اين وجود اجازه ميدهد تا مدل بسيار دقيقي از روش عقلايي تدوين كنيم كه فرد در محيطهاي سازماني بر اساس آن عمل ميكند.
كليد رفتار فردي، تصميمگيري براي انجام عملي است؛ بنابراين سازمان به عنوان يك سيستم تصميمگيري تصور ميشود و طوري تعريف شده است كه فرآيندهاي دريافت–هدايت يا شناخت را كه اقتضاي تصميمات را تعيين ميكنند. فرآيندهاي كشف و تدوين راهكارهاي ممكن و فرايندهاي ارزيابي راهکارها و انتخاب يكي از ميان آنها را در برگيرد. سايمون ادعا ميكند كه هر عضو سازمان يك ناحيه پذيرش ايجاد ميكند كه درون آن زيردست به تصميمات مأخوذه به وسیله مافوق خود گردن مينهد.
انسان اداري
ارزشهای سازمان ممكن است به سادگي جايگزين ارزشهای فردي شوند، خود سازمان در قضاوت فرد به صورت يك فرآيند تصميمگيري سازماني درمي آيد. زماني كه اين حالت رخ ميدهد «انسان اقتصادي» کلاسیکها كه در پي مطلوبيت است، جاي خود را به يك انسان اداري مدرنتر و سازماني شده ميدهد. انسان داراي اهداف سازماني را به عنوان اصول ارزشي تصميمات خود ميپذيرد و نسبت به اهداف سازمان روحيه بالايي دارد. او عادت رفتار همكاري گونه را در خود ايجاد ميكند. در نظريه سايمون بهاي تحقق عقلانيت سازماني، از دست دادن استقلال عمل فردي است. تبعيت از خواستههاي صاحبان قدرت صرفاً بحث كارا بودن نيست. بلكه مرتبط با بحث عقلاني بودن است.
سايمون مدعي است تئوري علمي بايد بدون توجه به هیچ نوع ارزشي، عيني و بيطرف باشد. اگر تئوري مديريت به كارآيي توجه دارد، آنگاه فقط هنگامي عقلايي است كه كارآمد باشد. در حقيقت فرد وقتي ميتواند عقلايي باشد كه كارآمد است. در اين حالت، عقلانيت يعني فرمان برداری و تبعيت از مافوقها.
مدل عقلايي مديريت نه تنها انحراف يا نقد اصول اوليه مديريت دولتي نيست بلكه اساساً مشروعيت علمي اين اصول را نشان ميدهد. در اين مدل از توجه كافي به نقش سازمانهای دولتي در جامعه دموكراتيك كه ممكن است ما را به تئوري مسئوليت اجتماعي در سازمانهای دولتي يا تئوري نقش دولتي سازمانهای اداري رهنمون سازد، خبري نيست.
برگرفته از کتاب تئوری های مدیریت دولتی نوشته دکتر حمزه خواستار
بیشتر بخوانید:
پاورپوینت آموزشی یادگیری سازمانی
پاورپوینت آموزشی آموزش تربيت ارزياب برطبق EFQM
با ما در تماس باشید
لایک
ممنون بابت معرفی کتاب
تانکس ا لات