باتوجه به اینکه مدیریت دانش به ارتباط بین افراد و چگونگی به کارگیری فناوری اطلاعات وابسته است می توان عنوان کرد که هدف از مدیریت دانش معرفی راهکارهایی است که سازمان را در نیل به سوی اهدافش یاری رساند. بنابراین، هر فعالیتی که سازمان در پیاده سازی مدیریت دانش انجام می دهد باید پیشاپیش بررسی و تحلیل گردد. لذا در این راستا این سوال مطرح می شود که عوامل اساسی و کلیدی موثر بر موفقیت در پیاده سازی مدیریت دانش شامل چه مواردی است؟ در این خصوص 7 عامل موثر به شرح زیر بر شمرده شده است:
1.تعهد و حمایت استراتژیک مدیران ارشد سازمان
مانند بیشتر برنامهها، پروژه های مدیریت دانش باید از حمایت مدیریت ارشد سود ببرند. انجام مدیریت دانش در یک سازمان مستلزم وجود رهبری آگاه و تاثیرگذار در سازمان است. در چنین سازمانهایی به دانش به عنوان یک منبع با ارزش توجه میشود و فعالیت هایی که برای به حداکثر رساندن ارزش این منبع انجام میشود، شدیدا” مورد توجه است. علی رغم همه صحبت ها درباره نیروی فکری و سرمایه معنوی، تعداد کمی از مدیران ماهیت واقعی سازمان بر مبنای دانش را درک کردهاند. عنوان می شود یك اصل ضروری برای موفقیت مدیریت دانش ایجاد تعهد مستمر به مدیریت دانش توسط مدیران ارشد سازمان است. مدیران ارشد با خلق بصیرت دانش دنیایی را که در آن زندگی می کنند را تعریف می کنند و تصویر بزرگ دانش کلی را که باید خلق شود ارایه می دهند. موفقیت هر برنامه و برنامه ریزی در سازمان مستقیماً وابسته به حمایت و تعهد مدیران ارشد می باشد.
2.زیر ساخت ها
برای اجرا و پیاده سازی موفقیت آمیز مدیریت دانش در سازمان توجه به زیرساخت ها حایز اهمیت است. در تعریفی کلی اساس یا بنیان هاي لازم براي ایجاد یک نظام، سازمان یا سازه را زیر ساخت مي گویند. به نظر مي رسد قبل از پياده سازي مديريت دانش بايد مطالعات گسترده اي در اين زمينه انجام داد. شاخص ها نشان مي دهد اگر چه براي پياده سازي نظام جامع مديريت دانش به يك رويكرد نظام مند و بلند مدت نياز است، اما مي توان درجاتي از اين نظام را با امكانات موجود در سازمان ها پياده كرد. بطورکلی بررسی و بازنگری تحقیقات حاکی از آن است که 2 دسته زیرساخت در راستای پیاده سازی موفق مدیریت دانش مطرح می باشند:
الف) زیرساخت فیزیکی: این زیرساخت اشاره به استقرار و کاربرد گسترده تکنولوژی اطلاعاتی و ارتباطی دارد. برای اینکه فعالیت های مدیریت دانش به درستی انجام شود نیاز به پیشرفته ترین ابزارهای فناوری اطلاعات در سازمان است که مشتمل بر اینترنت،طراحی بانک دانش،کتابخانه های الکترونیکی تمام وقت، سالن های سخنرانی و…. می شود.
ب) زیرساخت انسانی-اجتماعی: در دیدگاه زیرساخت اجتماعی، دانش از طريق عوامل اجتماعی و انسان شکل می گیرند. زیرا مدیریت دانش فرآیندی اجتماعی و فرهنگی است و تعاملات میان کارکنان که مبتنی بر اعتماد باشد، می تواند اقدامات مربوط به پیاده سازی مدیریت دانش را تسهیل نماید. اين عوامل شامل فرهنگ، ساختار سازمانی و انگیزش نیروی انسانی است.
3.فعالیت ها و فرآیندها
شناخت فعاليتها و فرآیندهای مربوط به مديريت دانش به منظور هماهنگ ساختن، همكاري و تشريك مساعي و ايجاد قابليتها و فعاليتهاي با ارزش از جمله موارد مورد تاکید محققان حوزه مدیریت دانش است. منظور از فرایندها در مدیریت دانش، جمعآوری و سازماندهی دانش سازمان و بهرهبرداری و حفاظت از این سرمایههای دانشی، کسب شده است. کسانی که نمیتوانند گذشته را به خاطر آورند محکوم به تکرار هستند. بنابراین آموزش افراد از طریق آموختهها مانعی برای دوبارهکاری های بسیار در سازمان است. فرایندهای کسب و کار در سازمان ها، برای عملکرد بهتر، نیاز به دانش دارند. فرایندهای مدیریت دانش در سازمان باید دارای این توانایی باشند که به طور اثر بخش و کارآمد دانش مورد نیاز جهت تحقق فرایندهای کسب و کار سازمانی را پردازش کنند. این امر نیازمند هماهنگی بین جریان کار در سازمان با فرایندهای سازمان است که این فرایندها یکپارچگی لازم را با جریان فعالیت ها داشته باشند. به این معنی که نیاز فرایندها به دانش ارضا شود و دانش و اطلاعات زائد نیز در سیستم انباشته نشود. در این فرایندها، علاوه بر دانش داخل سازمان، منابع دانشی خارج از سازمان نیز باید در نظر گرفته شود.
4.استراتژی های سازمانی
امروزه برنامه ریزی استراتژیک سازمان ها شامل حرکت به سمت حوزه های جدید کسب و کار،بازار، فناوری و خدمات است. از طرف دیگر عنوان می شود که مدیریت تأثیرگذار با استراتژي مناسب آغـاز مـی شـود و بـراي پیـاده سـازي موفقیـت آمیـز مدیریت دانش، بدون شک مسئلۀ مهم قبل از اجـرا، انتخـاب یـک اسـتراتژي مناسب است. چرا که در صورت نبود و یا انتخـاب نادرسـت آن، احتمـال شکسـت بـالا رفتـه و موجب هدررفتن منابع می شـود مهارت های نوین کارکنان است. هرچه کارمندان سریع تر به مهارت ها و شایستگی های مورد نظر برسند شانس بهتری برای سازمان در رسیدن به اهداف استراتژیک وجود دارد. بنابراین توانایی جمعی سازمان در جذب،طبقه بندی و یادگیری از اطلاعات و تبدیل آن به سرمایه دانشی عامل مهمی در حفظ مزیت رقابتی پایدار است.
5.منابع انسانی
بخشي از ارزش بازار هر سازمان، ناشي از دارايي هاي نامشهود آن است. داشتن كاركنان با استعداد، نوعي دارايي نامشهود است. به زعم محققان اين منابع انساني هستند كه منجر به ايجاد مزيت رقابتي مي شوند. بدين معني كه سازمان هاي داراي محدوديت منابع انساني، نخواهند توانست استراتژي هاي خود را تحقق بخشند. لذا مديريت منابع انساني يك رويكرد متمايز به استخدام است كه به دنبال دستيابي به مزيت رقابتي، از طريق آرايش راهبردي نيروي كار توانمند با تعهد بالا و نيز استفاده از چيدمان يكپارچه اي از روش هاي فرهنگي، ساختاري و نيز روش هاي مديريت كاركنان می باشد.
عنوان می شود که درواقع پیچیدگی و اهمیت فعالیت های منابع انسانی به آن اندازه افزایش یافته است که حتی کوچکترین سازمان ها نیز برای مدیریت منابع انسانی یک مدیر تمام وقت در اختیار دارند و عملکرد بالای مدیریت منابع انسانی به عنوان یک موضوع کلیدی در رقابت شدید بین سازمان ها تبدیل شده است و به عنوان راهکاری برای حل و فصل مسائلی مانند مدیریت کیفیت، تولید خالص، نوآوری های فناورانه و تغییر فرآیند کسب وکار مطرح می شود. ضمنا به دلیل اینکه اداره کنندگان اصلی دانش در سازمان ها افراد هستند، می توان مدیریت دانش را شکل تکامل یافته مدیریت منابع انسانی دانست.
لذا نظر به تاثیر منابع انسانی و مدیریت آن بر مدیریت دانش، بایستی سازمان ها از طریق اجرای سیاست هایی مانند بسیج منابع و امکانات و آموزش مستمر و در حین کار و همچنین انتقال مهارت های جدید به کارکنان جهت انجام امور سازمانی موجب ارتقای سطح دانش کارکنان گردند، همچنین توجه به برنامه های کسب دانش به منظور توسعه خدمات نوین و ارائه برنامه هایی به منظور ایجاد دانش جدید بر اساس دانش موجود توصیه می شود. ارزیابی عملکرد و جبران خدمات و افزایش تعهد، کاهش جابجایی و افزایش عملکرد از طریق تأثیر بر توسعه و انگیزش کارکنان باعث ارتقای مدیریت دانش فردی و نتیجتا سازمانی می گردد.
6.الگوبرداری (محک زنی) از سازمان های موفق
الگـوبرداري یا محک زنی عبـارت اسـت از فرآینـد مـداوم و نظـام منـد جستجوي بهترین رویه هاي موجود در کل سازمان ها که نبود آن بـه عملكـرد نامناسـب مـي انجامـد. آشنایی با روش هایی که شرکت ها مدیریت دانش را در سازمان خود مستقر کرده و از آن بهره می گیرند، از طریق محك زنی قابل حصول است. محك زنی اغلب به جمع آوری دانش ضمنی فوت و فن ها و توانمندسازی برای سازمان کمك می کند، لذا به عنوان عاملی حیاتی برای سازمان ها به شمار می رود. محققان معتقدند برای شناختن و دستیابی به محک زنی روش های مدیریت دانش، تعریف واضح آن ضروری است. مدیریت دانش را می توان اطلاعات آمیخته با علم، تجربه، زمینه و بینش، تببین و تفسیر و نمودار ساختن ایده،ابتکار و تحلیل دانست. دانش سازمانی حاصل خردورزی است که بر یادگیری،تجربه و بالندگی متکی است. همچنین به زعم وی بهره گیری از تجربیات و الگوهای موفق در هر زمینه ای به ویژه دانش مستلزم استفاده از رویکرد سیستمی است.
7.ارتباطات سازمانی
ارتباطات به عنوان يكي از پايه هاي مديريت دانش شناخته شده است. اين ارتباطات هم در داخل سازمان و هم در خارج از آن اهميت دارد. برقراري ارتباط به هر شكلي به تبادل و انتقال دانش منجر مي شود. سازمان ها بدون دريافت مداوم منابع و اطلاعات از محيط نمي توانند به حيات خود ادامه دهند. محققان اشاره دارند که براي اين كه مديريت دانش از اطلاعات استفاده كند، بايد آن ها را از طريق مفهوم ارتباطات انتقال داد. همچنین به زعم محققان ارتباطات زمانی اثربخشی خود را در سطح سازمان نشان می دهد که به روش بسیار شفاف و ساده برای گسترش دانش در میان کارکنان سازمان صورت گیرد. دانش سازمانی بر پایه تماس های غیر رسمی، جلسات بحث و گفتگو و مانند آن به اشتراک گذاشته شود. وجود ارتباطات و تعاملات غیر رسمی نیز به خلق و انتقال دانش کمک می کنند.
با ما در تماس باشید
کامل و جامع بود ممنون از توجهتان