معرفی مهمترین تکنیک های شناخت مساله (بخش دوم)

1. تکنیک استخوان ماهی:

به کمک نمودار استخوان ماهی یا نمودار ایشی کاوا می توان به شناسایی و تهیه فهرستی از کلیه علل احتمالی مساله مورد نظر دست یافت. در این تکنیک ثبت مشکل در مرکز نمودار (‏ستون فقرات ماهی) ‏شروع و سپس چندین علت ممکن برای این مشکل مرور می گردد و آن‌ها را در اطراف مشکل اصلی در شاخه‌ها (‏استخوان‌های دنده ماهی)‏ قرار می‌دهند. سپس هر یک از این دسته‌بندی‌ها به دسته‌های کوچک‌تر و خاص‌تر تبدیل می‌شوند. این کار با استفاده از یک فرایند حذف انجام می‌شود که در آن شما عمیق‌تر و عمیق‌تر در هر علت بالقوه فرو می‌روید تا زمانی که به دلیل ریشه‌ای برسید. نمودار ایشی کاوا یا استخوان ماهی را می‌توان یک نوع نمایش بصری از روش ۵ چرا دانست.

 

2. نمودار پارتو:

 یک نمودار ستونی یا میله‌ای ترکیب‌شده با یک نمودار خطی است که پراکندگی یا میزان مسایل مختلف را گروه‌بندی می‌کند تا اهمیت نسبی آن‌ها را نشان دهد. میله‌ها به ترتیب نزولی پراکندگی را نشان می‌دهند، در حالی که خط با حرکت از چپ به راست، درصد تجمعی یا کل را نشان می‌دهد. نمودار پارتو بر مبنای قانون پارتو توسعه یافته است. قانونی که به اصل ۲۰ / ۸۰ نیز معروف است و می‌گوید ۲۰ درصد از ورودی‌ها ۸۰ درصد از نتایج را به خود اختصاص می‌دهند.

 

3. تحلیل حالت و اثرات شکست (FMEA):

روشی است که در طول طراحی محصول یا فرایند برای کشف عیوب یا عیوب بالقوه مورد استفاده قرار می‌گیرد. روش  FMEA بر اصول زیر تکیه دارد:

شکست‌های بالقوه، علل و پیامد‌ها

کنترل‌های کنونی برای جلوگیری از بروز هر نوع شکست

شدت ‏S)‏، احتمال وقوع (‏O‏ و احتمال تشخیص (‏(D‏که به شما این امکان را می‌دهد تا نمره اولویت ریسک (‏risk priority number – RPN‏ را برای تعیین اقدام بیشتر محاسبه کنید. ​

نحوه محاسبه نمره اولویت ریسک (RPN) در روش تحلیل حالت و اثرات شکست به شکل زیر است:

این نمره حاصلضرب سه عدد شدت (S) احتمال وقوع (O) و احتمال تشخیص (D) است.

RPN= S * O * D

 

4. ماتریس اولویت‌بندی تصمیم‌گیری:

ماتریس اولویت‌بندی تصمیم‌گیری توسط چارلز کپنر و بنجامین ترگو در سال ۱۹۸۱ ابداع شده است.

در این ماتریس باید با اشاره به ۳ معیار زیر برای نمره‌دهی به  هر مشکل، از صفر تا پنج، استفاده کنید:

شدت مساله (G – Gravity)

فوریت حل مساله (U – Urgency)

تقویت (بدتر شدن) مساله (T – Tendency)

شدت: بدین مفهوم که پیامدهای مشکل تا چه حد بر دستیابی به اهداف استراتژیک شرکت، امنیت افراد و محیط تاثیر می‌گذارد.

فوریت: اگر مساله فوراُ حل نشود چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا می‌توان منتظر ماند، یا در این صورت عملیات متوقف خواهد شد؟ آیا برنامه‌ای جایگزین وجود دارد؟

تقویت: اگر مشکل به زودی حل نشود، احتمال بدتر شدن آن چقدر است؟ آیا این مشکل مانع فعالیت کسب‌و‌کار خواهد شد؟

G*T*U T U G مشکل

پس از بررسی امتیازات به تفکیک 3 معیار آن ها را در ماتریس تصمیم‌گیری قرار داده، اعداد را ضرب کنید تا بدانید که بالاترین نتیجه مربوط به کدام مشکل است و به سراغ همان بروید.

 

5. مدل ویس بورد:

 مدل تشـخیص یـا عارضـه یابـی ویس بورد یک مدل شـش بخشـی است که در این مدل شـش حـوزه یـا بخش بسـیار مهـم: 1)اهـداف 2)سـاختار 3) پـاداش دهی 4) هماهنگـی و کنتـرل 5) روابط  6) رهبری مشـخص شـده اسـت. ایـن بخش هـا، در واقـع عواملـی هسـتند کـه اگـر سـازمان بـه دنبـال تغییـر و تحـول باهدف کسـب موفقیت باشـد، بایـد به نحو صحیـح بـا آنهـا برخـورد نمایـد.

 

بیشتر بخوانید: معرفی مهمترین تکنیک های شناخت مساله (بخش اول)

 

 

با ما در تماس باشید

آکادمی تحلیل دکتر طالعی فر

1 دیدگاه برای “معرفی مهمترین تکنیک های شناخت مساله (بخش دوم)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *