اين مدل به نام”مدل پايههاي (سنگ بناي) ساختمان مديريت دانش” نام گذاري شده است.
طراحان مدل ياد شده، مديريت دانش را به صورت سيكل ديناميكي ميبينند كه در چرخش دايم است. مراحل اين مدل، شامل هشت جزء، متشكل از دو سيكل؛ دروني وبيروني است.
– سيكل دروني: به وسيله بلوكهاي كشف ،شناسايي، كسب، توسعه، تسهيم، كاربرد (بهره برداري) و نگهداري از دانش، ساخته ميشود.
– سيكل بیرونی:
شامل بلوك هاي اهداف دانش و ارزيابي آن است كه سيكل مديريت دانش را مشخص مينمايد.
كامل كننده اين دو سيكل “بازخور” است.
نحوه عملكرد پايههاي اين مدل به شرح زير است:
الف- تعيين هدفهاي دانش: هدفهاي مديريت دانش، بايد از هدفهاي اصلي سازمان نشات گرفته و در دو سطح استراتژيك و عملياتي مشخص شوند. در این مرحله ابزارهای مورد استفاده می تواند استراتژی دانش ها، آرمان های دانش، مدیریت بر مبنای هدف دانش باشد.
ب- شناسايي دانش: با طرح اين پرسش كه ” آيا ميدانيم كه چه ميدانيم ؟ ” بايد انجام اين وظيفه مديريت دانش؛ يعني مرحله كشف دانش را آغاز كرد. بسياري از سازمانها به خاطر ناآشنا بودن با دانش خود، در تصميم گيريها و هدف گذاري هايشان دچار مشكل ميشوند، البته ناگفته نماند كه شناسايي منابع دانش درون و بيرون سازمان، به همراه هم انجام ميشود. در این مرحله ابزارهای مورد استفاده می تواند نقشه های دانش، واسطه های انتقال دانش، آشکارسازی درونی دانش در سازمان باشد.
پ- كسب دانش: در اين مرحله، دانشها بايد از بازار داخلي و خارجي نظير دانشهاي مربوط به مشتري، توليد، همكاران، رقبا و. . . از منابع شناسايي شده در مرحله كشف، كسب گردد و نيز مشخص نمودن آن كه چه قابليت هايي را ميتوان از خارج خريداري یا تهيه كرد و مورد استفاده قرار داد، مورد توجه قرار می گیرد. در این مرحله ابزارهای مورد استفاده می تواند واسطه ها، موسسات عرضه دانش، خرید مشاوره و استراتژی نسخه برداری باشد.
ت- توسعه دانش: با توجه به پايههاي موجود، بايد دانش سازمان را گسترش داد، البته اين امر، شامل توسعه قابليت، محصول، ايدههاي جديد، فرايندها و… و مسائلي از اين دست ميشود. در این مرحله ابزارهای مورد استفاده می تواند وصل کننده های دانش، سناریو، سمت گیری به سوی مراکز شایستگی باشد.
ث- تسهيم دانش: مسائلي همچون چگونگي به اشتراك گذاري دانش موجود و انتقال آن به محل مناسب و مورد نياز و چگونگي انتقال دانش، به گونهاي كه در سازمان قابل دسترسي و استفاده باشد و نيز چگونگي انتقال دانش از سطح فردي به سطح دانش گروهي و سرانجام سطح دانش سازماني، از جمله مواردي است كه در دستور كار اين بخش از مديريت دانش قرار ميگيرد. در این مرحله ابزارهای مورد استفاده می تواند فنون حل مساله جمعی و مدیریت فضاسازی باشد.
ج- استفاده از دانش: اطمينان به استفاده مفيد از دانش در سازمان، مربوط به اين قسمت است. در اين بخش، موانعي بر سر راه استفاده مفيد از دانش جديد است كه بايد شناسايي و رفع شوند تا از آن بتوان، به طور عملي در ارايه خدمات و محصولات (دانش) استفاده كرد. در این مرحله ابزارهای مورد استفاده می تواند مهندسی و چینش کاربردی اسناد،آموزش در عمل و مدیریت داده ها باشد.
چ- نگهداري دانش: ذخيره و نگهداري و روز آمد كردن دانش به اين بخش مربوط ميشود. اين روش، از نابودي دانش جلوگيري كرده به آن اجازه اينكه مورد استفاده قرار گيرد را ميدهد كه البته در اين راستا بايد ساز و كارهاي مناسبي براي به روز كردن سيستم ايجاد شود. در این مرحله ابزارهای مورد استفاده می تواند یادگیری از رخداد و حافظه الکترونیکی باشد.
ح-ارزيابي دانش:نحوه رسيدن به هدفهاي معين و استفاده از نتايج آن به عنوان بازخور، براي تعيين يا اصلاح هدف، به اين بخش مربوط است زيابي قرار داد. در این مرحله ابزارهای مورد استفاده می تواند ترازنامه دارایی ناملموس، ارزشیابی با روش هایی چون کارت امتیازدهی متوازن،ارزیابی دانش و اندازه گیری چند بعدی دانش باشد.
منبع
Probst, G., Romhardt, K., & Raub, S. (2000). Managing knowledge: Building blocks for success. J. Wiley.
با ما در تماس باشید