معرفی سه جنبش مهم روش شناختي در علوم اجتماعي و رفتاري معاصر

سه جنبش مهم روش شناختي در علوم اجتماعي و رفتاري معاصر به ترتيب زماني به شرح زیر معرفی می شوند:

1.جنبش كمي گرا:

محققاني كه در سنت اثباتي و پسااثباتي كار كرده و بررسي هاي آنها مبتني بر تحليل هاي آماري و عددي است، در اين جهت گيري قرار مي گيرند. روش هاي کمی و آزمایشگاهی، استفاده از داده هاي عددي و تحلیل هاي آماري از اصول اساسی این روش شناسی هستند. بطوریکه این جنبش از دوره روشنگري و پیدایش علوم اجتماعی و رفتاري تا دهه 1970 بر بخش عمده نظریه و روش درعلوم اجتماعی مسلط بوده است و قرن نوزدهم شاهد موفقیت‌های بی‌نظیر تحقیقات علوم طبیعی بوده است. در این دوره تحلیل کمّی در شرایطی کاربرد دارد که مفاهیم از طریق معرف‌های تجربی کمّی اندازه-گیری شده باشند. در واقع، تحلیل کمّی استدلالی آماری است. این استدلال شواهد تجربی را برای ابطال یا قبول راه‌حل نظری مسئله در اختیار ما قرار می‌دهد.

 

2.جنبش كيفي گرا:

محققان اين جنبش در سنت تفسيرگرايي، برساختگرايي، انتقادي و فمنيسم كار كرده و عمدتاً به تحليل هاي متني و روايتي مي پردازند. عمده ترين رهيافت مرتبط با اين جنبش، رويكرد تفسيری – ساخت گرايي است. جنبش مذکور به دنبال چرخش نظري 1970 و افول پارادایم متعارف(اثباتی) تا دهه 1990 به شکوفایی نسبی رسیده و در علوم اجتماعی و رفتاري معاصر جایگاهی کلیدي دارد.

 

3.جنبش تركيبي:

با توجه به تقابل هاي کمی و کیفی، جنبش سومی شکل گرفته است. این جنبش گرچه داراي تاریخچه اي نسبتاً طولانی است، به طور رسمی از دهه 1990 و به دنبال پایان جنگ هاي پارادایمی ظهور یافته و به ترکیب دو جهت گیري و جنبش روش شناختی کمی و کیفی می پردازد. محققان اين حوزه كه در چارچوب و پارادايم پراگماتيسم و گاهي پارادايم هاي تغييربخش نيز كار مي كنند، به هر دو نوع تحقيق كمي و  رهایی بخش كيفي علاقمند هستند.

ایدة اصلی روش تلفیقی که از آن به رویکرد چندخصلتی، چندروشی یا شیوة آمیخته نیز یاد می‌شود، این است که ترکیب رویکردهای کمی و کیفی درک مناسب‌تر و جامع‌تری از موضوعات تحقیق به دست می‌دهد. در این رویکرد، ضعف‌ها و محدودیت‌های هریک از تحقیقات کمّی و کیفی جبران می‌شود. همچنین، این شیوه شواهد و مدارک جامع‌تری را برای پژوهش موضوع تحقیق ارائه می‌دهد و به محقق کمک می‌کند تا به سؤالاتی پاسخ دهد که رویکردهای کمّی یا کیفی به تنهایی نمی‌توانند پاسخگوی آن‌ها باشند. فرض اصلی روش تلفیقی یا آمیخته این است که جمع‌آوری و تحلیل داده‌های کمّی و کیفی به‌تنهایی کافی نیست و آن‌ها باید با مجموعه‌ای از روش‌ها تلفیق شوند تا بتوانند تصویر کامل‌تری از موضوع را در مقایسه با کاربرد جداگانه‌شان ارائه دهند.

 پژوهش های آمیخته، پژوهش هایی هستند که با استفاده از ترکیب دو مجموعه روش های تحقیق کمی و کیفی به انجام می رسند. معمولا در انتخاب عنوان طرح های تحقیق که با استفاده از روش تحقیق آمیخته انجام می شود از عبارت ها یا واژه هایی مانند: روش های پژوهش ترکیبی تا مدل آمیخته، بهم تنیدگی، روش چندگانه، روش شناسی آمیخته استفاده می شود. همانطور که در این عبارت ها آشکار است در روش های تحقیق آمیخته، برای بررسی یک مساله پژوهشی، پژوهشگر با بکاربردن مجموعه روش هایی که اساس آنها پارادایم های گوناگون است، بررسی موقعیت نامعین را میسر کند و فرآیند آنرا تسهیل می نماید.

 

بیشتر بخوانید: مقایسه 3 استراتژی پژوهشی کمی، کیفی و ترکیبی (آمیخته)

 

 

با ما در تماس باشید

آکادمی تحلیل دکتر طالعی فر

2 thoughts on “معرفی سه جنبش مهم روش شناختي در علوم اجتماعي و رفتاري معاصر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *