رفتار سیاسی در سازمان

در مورد رفتار سیاسی دیدگاه های متفاوتی وجود دارد؛ بعضی به بعد مثبت و مشروع سیاسی می پردازند و بعضی به بعد منفی و نامشروع ان تأکید دارند. آن ها که از دیدگاه منفی به این واژه نگاه می کنند، سیاست را فریب و نیرنگ دانسته و مقصد یا هدف کسی که چنین رفتاری را در پیش می گیرد تأمین خواسته های شخصی او می دانند. اعوام از این دیدگاه به واژه سیاست نگاه می کنند. با اینحال رفتار سیاسی یک فرایند طبیعی در سازمان است که از طریق آن، تعارض ها و اختلافات بین گروه های مختلف و ذی نفع بررسی شده و به دنبال افزایش رضایت گروه های مختلف، تصمیم گیری مؤثر و افزایش بهره وری به وجود خواهد آمد. این دیدگاه رفتار سیاسی بسیار مشابه با تشکیل ائتلاف است. در سازمان و مدیریت، از این دیدگاه به رفتار سیاسی می نگرند.

سیاست ها مطالعه قدرت در عمل هستند. اعضای سازمان به منظور اخذ قدرت شخصی و قدرت پست و مقام، درگیر سیاست های سازمانی هستند. سیاست های سازمانی یک فرایند نفوذ می باشد که در آن یک فرد یا یک گروه تلاش می کند علاوه بر استحقاق و لیاقتش مزیتی را به وسیله تاکتیک های غیر رسمی به دست آورد. این مزیت به نوعی به دست آوردن قدرت است. در تعریف دیگری گفته شده که سیاست ها به تلاش های اعضای سازمان برای بسیج کردن نیرو در جهت یا در برابر خط مشی ها، قوانین، اهداف یادیگر تصمیم هایی که پیامدها آن ها اثراتی را بر آنان خواهد داشت اطلاق می شود.

رفتار سیاسی، رفتاری خارج از مقررات شغلی است. این رفتار نیازمند تلاش برای به کارگیری قدرت شخصی است.

هم چنین، رفتار سیاسی به تلاش برای نفوذ بر اهداف، معیارها یا فرایندهای مورد استفاده جهت تصمیم گیری توجه دارد.

هنگامی که بیان می شود سیاست ها به توزیع مزایا، امکانات، کارها و منابع در داخل سازمان ها توجه دارد، این شامل رفتارهای سیاسی متنوعی مثل خودداری کردن از دادن اطلاعات به تصمیم گیرندگان، شایعه پراکنی، دادن اطلاعات محرمانه به رسانه ها در مورد فعالیت های سازمان، کمک به دیگران جهت منافع متقابل و سخنرانی و تبلیغات له یا علیه یک شخص یا یک تصمیم خاص می باشد.

رفتار سیاسی بعد مشروع و نامشروع در سازمان پیدا می کند.

رفتار سیاسی مشروع یعنی سیاست های عادی روزانه، مانند شکایت کردن به سرپرست، رعایت نکردن سلسله مراتب اختیارات، تشکیل ائتلاف ها، ایجاد موانع بر سر راه تصمیمات، سخت گیری در مقررات و سد کردن راه خط مشی های سازمانی.

از سوی دیگر، رفتارهای سیاسی نامشروع آن دسته از رفتارهایی است که به وسیله آن، قوانین و مقررات مربوطه نقض می شود.این کارها را اخلال گری می نامند، مانند درخواست های گروهی برای مرخصی استعلاجی و اعتراض های نهادین، کسب منافع فردی، پارتی بازی، داد و ستدهای درون سازمانی، شایعه پراکنی و نشت اطلاعات محرمانه.

 

مهم ترین عواملی که در شکل دهی رفتار سیاسی نیروی انسانی تأثیر دارد به دو بخش تقسیم می شود:
الف) عوامل فردی: پژوهشگران صفحات مشخصه و نیازهایی را شناسایی کرده اند که بر رفتار سیاسی آدم ها تأثیر دارند. استیفن رابینز می گوید: افرادی که نیاز شدید به قدرت، آزادی عمل، امنیت و قدرت مقام دارند، تلاش بیشتر برای به کارگیری رفتار سیاسی به عمل می آورند.

ب)عوامل سازمانی: رفتارهای سیاسی افراد یک سازمان بیش تر تحت تأثیر ویژگی های سازمان است تا ویژگی های فردی افراد آن سازمان.

مهم ترین عوامل سازمانی که منجر به رفتار سیاسی می شود عبارت اند از:

1) هدف های نامشخص

2) ابهام در قوانین و مقررات سازمان

3) فرهنگ سازمانی

4) نامشخص بودن فرآیند تصمیم گیری

5) شرایط محیطی سازمان

6) تغییر و تحول در سازمان

7) ایجاد هماهنگی

8) جایگزین کردن مدیر

9) تخصیص منابع

تاکتیک های سیاسی در سازمان:

فعالیت های سیاسی در سازمان طیف گسترده ای دارد، برخی از آن ها قانونی و برخی غیرقانونی است، بعضی در جهت تحقق اهداف فردی و بعضی در جهت اهداف و منافع سازمانی است. به هر حال به منظور نفوذ در افراد سازمانی، مدیران و کارکنان می توانند از فنون متعددی استفاده کنند. مانند:
1) مشورت

 2) متقاعد سازی منطقی

 3) متوسل شدن به ارزش ها و اعتقادات

 4) ائتلاف

5) توسل به مقامات عالی

6) داد و ستد

7) حمله به دیگران یا سرزنش آن ها

 8) استفاده از اطلاعات به عنوان ابزار سیاسی

 9) ایجاد تصویری مطلوب از خود

 10) ایجاد پایگاه حمایتی برای خود

 

 

با ما در تماس باشید

آکادمی تحلیل دکتر طالعی فر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *