تاملی بر نظریه قدرت نرم جوزف نای و ارتباط آن با مهدویت ستیزی

نظریه قدرت نرم جوزف نای

جوزف نای پژوهشگر برجسته آمریکایی، عضو هیات علمی دانشگاه هاروارد، دستيار وزير امورخارجه آمريكا در امور امنيت و رییس شوراي اطلاعات ملي، از معروفترین نظریه پردازانی است که ارایه و تببین طرح نظریه قدرت نرم را وی نسب می دهند. وی در كتاب هاي متعددش از جمله خيز براي رهبري (1991)، پارادوكس قدرت آمريكا (2001)، قدرت نـرم: ابزار موفـقـيـت در سـياسـت بين الملل (2004) و قدرت در عصر اطلاعات جهاني: از رئاليسم تا جهاني سازي (2004) موضوع قدرت نرم و تفاوت های آن با قدرت سخت را به طور مفصل تعريف و تبيين کرده است. وی بیان می دارد قدرت نرم از قدرت سخت -به طور خاص قدرت اقتصادی و نظامی که به ترتیب مبتنی بر “مشوق ها” (هویج ها) و “تهدیدات” (چماق ها) هستند-متمایز می شود. بنابراین نای تقسیم بندی سه گانه ای را از قدرت پیشنهاد می کند: نظامی، اقتصادی و نرم. قدرت نظامی و اقتصادی هر دو ماهیتی سخت دارند و قدرت نرم از این حیث با آنها متفاوت است که مبتنی بر توانایی شکل دهی به ترجیحات دیگران است.

برخلاف قدرت سخت که مبتنی بر عینیت هاست، قدرت نرم بر نوعی ذهنیت استوار است و نقش و تاثیر جنگ نرم مدنظر غربیون که نوعا از ابزارهای مختلف رسانه ای، فرهنگی، هنری و… بهره می گیرند در راستای متقاعد کردن هر چه بیشتر مردم جهان علی الخصوص جوامع اسلامی برای عدم حمایت از نظریه ها و الگوهای موجود و مخالفت فعالانه با آن ،ارایه تصویر مثبت، موجه و معتبر در بین افکار عمومی و در یک کلام تصرف قلب ها و مغزها برای تبعیت بخشی از هنجارها و ارزش های مورد نظر غربی است.

نظر به اهمیت و تاثیرات جنگ نرم و با علم به این مهم که اصولا جنگ نرم به مثابه راهبرد و استراتژی انتخابی نظام سلطه، برای تسلط بر افكار و ارادة ملت‌ها تدوین و طراحی شده است، تلاش های جدید استعمارگران غربی در قالب جهانی کردن و استیلای همه جانبه بر کشورهای جهان سوم را در قالب این مفهوم کلیدی می توان در نظر گرفت که در تعبیرات و مکتوبات آنان نیز به صورت گسترده قابل مشاهده است. برای نمونه ژنرال آیزنهاور، رئیس جمهور سابق آمریکا در جایی اهمیت قدرت و جنگ نرم را اینگونه بیان کرده است: “ما به هیچ وجه قصد نداریم در جنگ نرم از طریق فشار و اعمال زور، بر قلمرو و یا ناحیه ای مسلط گردیم. ما در تلاشیم تا جهان را از راه های مسالمت آمیز از آن خود گردانیم. ابزارهایی که برای گسترش این واقعیت استفاده می کنیم، به ابزارهای روانی مشهورند”.

از اینرو غرب منطبق با نظریه جنگ نرم جوزف نای، در حوزه مطالعات آخرالزمانی، منجی گرایی و مهدویت گرایی، با هدف گرفتن فکر و اندیشه مهدوی جامعه هدف، با تولید روایت و تثبیت آن در افکار عمومی جوامع جهانی نقش مهمی را در سست کردن حلقه های فکری و فرهنگی این باورداشت ایفا می کند و با شاخص هایی نظیر ایجاد تردید و شبهه آفرینی در این آموزه، تضعیف باورهای مهدوی در جامعه، استفاده از آسیب های مهدویت گرایی در جامعه و…در این خصوص عمل می نماید.

 

 

برگرفته از کتاب مهدویت از نگاهی دیگر (بازخوانی و واکاوی طرح های غرب در ستیز با مهدویت) اثر دکتر رضا طالعی فر

 

برای دریافت ایبوک رایگان کتاب مهدویت از نگاهی دیگر، بازخوانی طرح های غرب در ستیز با مهدویت، اینجا را کلیک فرمایید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *