تاملی بر سطوح بهره وری

وقتی از بهره وری صحبت می‌شود، منظور فقط بهره وری فرد، سازمان صنعت یا اقتصاد نیست. بهره وری دارای سطوح مختلفی می‌باشد و می‌تواند از سطح فرد تا سطح جهان مصداق داشته باشد.

1.بهره وری در سطح بین المللی: شاید بتوان گفت امروز کشورهای جهان بیش از هر زمان در تاریخ بشریت به هم وابسته‌اند. ارتباط سیستم‌های پولی اغلب کشورها با یکدیگر و انتقال مستمر کالا و خدمات، تکنولوژی و منابع اقتصادی از کشورهای پیشرفته به کشورهای در حال توسعه و بالعکس، رقابت شدید بین تولید کنندگان در جهت به دست آوردن بازارهای بین المللی و به تبع آن لزوم کاهش هزینه‌ها و تولید به حفظ قدرت و توان رقابت در این بازارها بیش از پیش بیانگر درجه وابستگی به این مفهوم و اهمیت بهبود بهره وری در سطح بین المللی است. تعریف بهره وری در چنین سطحی عمدتاً دیدگاه‌های اقتصاد دانان را در بر می‌گیرد و موضوع مورد بررسی مقایسه درآمد و تولید ملی واقعی در میان کشورها یا قدرت خرید و یا مقایسه کشورهای مختلف از دید کلان و بر حسب محصول یا ستاده است. میزان بهره وری و نرخ رشد یا بهبود آن از شاخص‌های بسیار مهم به شمار می‌آیند. بهره وری بالا دلالت بر استفاده مؤثر و صحیح از منابع، رشد بالای آن نشان دهنده پویایی و رو به رشد بودن یک کشور در سطح بین المللی است. مطالعه مقایسه بهره وری دیگر سطوح مثل بهره وری شرکت‌ها، گروه‌ها و حتی صنعت ممکن است به‌راحتی امکان پذیر باشد اما مقایسه بهره وری در سطح بین المللی خیلی پیچیده‌تر و نسبتاً مشکل‌تر می‌باشد.

2.بهره وری در سطح ملی: افزایش بهره وری تنها راه توسعه اقتصادی کشورها می‌باشد که موجب ارتقا سطح رفاه زندگی یک ملت می‌گردد. تحولات معجزه آسای رشد و توسعه اقتصادی در کوتاه مدت در برخی از کشورها از جمله ژاپن، آلمان، چین و تعدادی از کشورهای شرق آسیا نتیجه افزایش بهره وری و استفاده بهینه، کارا و اثربخش آن‌ها از منابع فیزیکی و انسانی کشورهایشان بوده است.تحلیل بهره وری در این سطح به شناسایی منابع رشد و به میزان تأثیر هریک از عوامل تولید در افزایش بهره وری کمک می‌کند. تولید ناخالص ملی، تعداد جمعیت فعال کشور، درآمد سرانه ملی و تولید سرانه ناخالص داخلی شاخص‌هایی هستند که در سطح ملی برای بیان بهره وری ملی، بایستی محاسبه و اندازه گیری شوند.

3.بهره وری در سطح بخشی از اقتصاد: در این سطح بهره وری برای هریک از بخش‌های کلی اقتصاد قابل اندازه گیری است. به عبارت دیگر در مبحث بهره وری بخشی، بهره وری بخش‌های مختلف اقتصادی نظیر بهره وری بخش‌های صنعت، کشاورزی و … مورد مطالعه واقع می‌شود. با اندازه گیری بهره وری در سطح قسمت‌های مختلف که زیر بخش‌های اقتصاد یک کشور می‌باشند و مقایسه آن‌ها با یکدیگر و استانداردهای هر بخش یا بخش‌های مشابه، می‌توان پتانسیل موجود در هر یک از بخش‌ها با درجه پیشرفت و عقب ماندگی آن‌ها را تجزیه و تحلیل نمود و برای آن برنامه ریزی مناسب انجام داد.

4.بهره وری در سطح سازمان: در حالیکه علت و معلول یا داده- ستاده در سطح ملی و صنعت به علت پیچیدگی قابل رؤیت نیست ولی این رابطه در تعیین بهره وری شرکت بیشتر قابل رؤیت است. به عنوان مثال ساعات کار کارگران و بازده آن را می‌توان اندازه گرفت و سوابق و عملکرد گذشته را با سایر شرکت‌های همان صنعت مقایسه نمود. علاوه بر آن سطح بهره وری سایر منابع نظیر سرمایه، تکنولوژی، مواد خام را نیز می‌توان در سطح شرکت اندازه گرفت.بهبود بهره وری در سازمان نتیجه استفاده بهینه، مؤثر و کارآمد از منابع، تقلیل ضایعات، کاهش قیمت تمام شده، بهبود کیفیت، ارتقا رضایت مشتریان، دلپذیری در محیط کار و افزایش انگیزه و علاقه کارکنان به کار بهتر می‌باشد که نهایتاً موجب رشد و توسعه سازمان خواهد شد.

5.بهره وری در سطح فرد: منظور از بهره وری فردی، استفاده بهینه از مجموعه استعدادها و توانایی‌های بالقوه فرد در مسیر پیشرفت زندگی خود می‌باشد. از دید منافع سازمانی ارتقا بهره وری در افراد، بهبود بهره وری سازمان را به دنبال خواهد داشت. آموزش، یادگیری و رشد نیروی انسانی در سازمان و مشارکت افراد در اداره سازمان علاوه بر بهبود بهره وری فرد، موجب افزایش بهره وری در سازمان خواهد شد. به فعل در آوردن نیروهای بالقوه و استعدادهای شگرف در جهت سازندگی موجب پیشرفت و بهروزی فرد و هم سویی با سازمان، و سبب بهره وری سازمان خواهد شد. یکی از دلایل افزایش بهره وری در سازمان‌های پیشتاز امروزی رشد و یادگیری در میان کارکنان آن سازمان‌ها می‌باشد.

گزیده ای از خدمات تحلیلی قابل ارائه ( کمی و کیفی) آکادمی تحلیل دکتر طالعی فر با استفاده از کادری مجرب و زبده

1.تحلیل روایی و پایایی انواع پرسشنامه های استاندارد مرتبط با موضوع درخواست دهنده

2. تحلیل های توصیفی (تهیه انواع جداول فراوانی، محاسبه انواع آماره های توصیفی پراکندگی و مرکزی، تهیه انواع نمودارهای آماری (نموداری کیفی و کمی))

3. تحلیل های استنباطی ( تحلیل واریانس، آزمون های آماری پارامتریک و ناپارامتریک، تحلیل های رگرسیون و همبستگی، تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی و …).

4. مدلسازی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر

5.تحلیل های مرتبط با تکنیک های تصمیم گیری (تک یا چند معیاره)

6. تحلیل پویایی سیستم (مدلسازی، اعتبارسنجی رفتار مدل، شبیه سازی متغیرهای کلیدی مدل، سناریوسازی)

7.تحلیل گراندد تئوری (داده بنیاد)

8.تحلیل تم (تحلیل مضمون)

9.تحلیل محتوا

10.پدیدار شناسی

و…..