نظارت و ارزیابی از دیدگاه اسلام

نظارت و کنترل یکی از اجزای اصلی مدیریت محسوب می گردد، به طوری که بدون توجه به این جزء سایر اجزاء مدیریت، مثل برنامه ریزی، سازماندهی و هدایت نیز ناقص بوده و تضمینی برای انجام درست آنها وجود ندارد. در حقیقت زمانی که یک برنامه تهیه شد و برای اجرای آن سازماندهی بعمل آمد و رهبری و هدایت آن مشخص شد، انتظار این است که هدف های برنامه تحقق پیدا کند و در اجرای برنامه، اطمینان وجود داشته باشد که روند حرکت دقیقاً به سوی اهداف تعیین شده می باشد. گاهی ممکن است حتی جزئیات برنامه به صورت دقیق اجرا گردد اما جهت گیری کلی در اجرای برنامه دارای انحراف باشد و ما را از هدف دور سازد. اطمینان از اینکه اجرای برنامه و هدایت آن درست صورت می گیرد و در صورت مشاهده انحراف، اقدام لازم برای تصحیح آن به عمل می آید، نیازمند فرایندی است که آن را “نظارت و کنترل” می نامند.

از آن‏جا که خداوند متعال بهتر از هر کس دیگر، با ویژگى‏ ها و روحیات‏ انسان آشناست و انسان را کاملا مى‏ شناسد چرا که خالق اوست و باتوجه به این‏که خداوند متعال خودش بر اعمال انسان نظارت مى‏کند وحتى علاوه بر خودش، ناظران دیگرى نیز معین نموده و این همه تاکیدبر روى نظارت و بررسى اعمال انسان مى‏ کند، مى‏ توان استدلال کرد که‏ نظارت بر انسان، یک کار ضرورى و لازم است و مدیران مسلمان مجموعه‏ها و سازمان‏هاى اسلامى نیز باید خود را موظف به نظارت بر عملکرد افرادسازمان خود نمایند و عملکرد آن‏ها را دقیقا ارزیابى کنند.

یکى از ضرورت‏ ها در یک مدیریت‏ سالم و موفق، وجود یک نظام کامل‏ نظارت و بازرسى است و از آنجا که دین مبین اسلام، دینى کامل و جامع‏ است و پاسخگوى تمام نیازهاى تکاملى انسان مى‏ باشد و هر آنچه که‏تکامل و سعادت انسان در گرو آن باشد در آموزه ‏هاى دینى یافت مى ‏شود،در این زمینه نیز دستوراتى دارد و مدیران مجموعه‏ ها و سازمان‏ هاى‏ اسلامى را به داشتن یک نظام دقیق، جدى، و عادلانه نظارت و بازرسى ‏سفارش مى‏نماید، چرا که سلامت و موفقیت هر مجموعه و سازمانى وابسته ‏به وجود نظارت و بازرسى دقیق در آن سازمان است.

 

بیشتر بخوانید: آسیب شناسی نظام ارزیابی عملکرد

 

وجود نظام نظارت و بازرسى لازمه حفظ سلامت و رشد و توسعه هر مجموعه ‏و سازمان و موجب پیشرفت و تعالى کارکنان آن است. با توجه به این اصل بود که پیامبر گرامى‏ هیچ‏گاه از نظارت و مراقبت‏ بر عملکرد کارکنان خود غافل نبودند و اغلب براى نظارت و بازرسى عملکرد کسانى که از سوى آن حضرت به کار گماشته مى ‏شدند،بازرسان و ناظرانى مشخص مى‏ نمودند تا اعمال و رفتار آن‏ها را به طورمرتب، به آن حضرت گزارش کنند تا بر اساس این گزارشات، عملکرد و رفتار کارکنان خود را بسنجد و بر اساس این سنجش و ارزیابى،تصمیمات بعدى را اتخاذ نمایند .

حضرت علی (ع) در دوران حکومت و مدیریت‏ خود، در زمینه نظارت و مراقبت ‏بر کارگزاران خود بسیار دقیق و هشیارانه عمل مى کردند پرداختن به‏تمام سیره آن حضرت در حوصله این مختصر نیست.
به ناچار، تنها به ذکر مواردى از سیره آن بزرگوار اکتفا مى‏ شودمالک بن کعب ارحبى، فرماندار عین التمر، از جانب حضرت بود،حضرت در نامه ‏اى خطاب به او نوشتند: «در حوزه خدمتت، کسى راجانشین بگذار و با گروهى از یارانت‏ بیرون برو تا به سرزمین سوادعراق بگذرى و در میان دجله و عذیب درباره کارگزاران و کارکنان من‏ پرسش و تحقیق کن و روش عملکرد آنان را نظارت و بازرسى نما.

نامه‏ هایى که آن حضرت براى کارگزاران و عمال خود در شهرها واستان ‏هاى گوناگون نوشته و در آن‏ها، نقاط قوت و ضعف آنان را متذکرشده ‏اند گویاى این مطلب است که آن حضرت همواره بازرسان و ناظران‏ مخفى بر کارگزاران خود مى ‏گماشت تا کلیه رفتار و عملکرد آنان را به‏طور دقیق زیر نظر گرفته، بررسى نمایند و نتیجه این نظارت و بررسى‏را براى آن حضرت گزارش کنند.

نظارت و مراقبتى که از جانب آن حضرت صورت مى ‏گرفت، کاملا جدى، عمیق‏و دقیق بود، به گونه ‏اى که حتى حرکت یکی از کارگزاران آن حضرت دریک جشن و میهمانى، از نظر آن حضرت مخفى نمى‏ ماند. آن حضرت در بخشى از نامه خود به مالک اشتر، چنین مى‏ فرماید: فراموش مکن که باید بر آنان، بازرسان مخفى از مردمان امین و حق گوى که در میان مردم به این صفت‏ شناخته شده ‏اند بگمارى تا زحمات‏ و تلاش آنان را براى تو ثبت کنند و آنان مطمئن باشند که زحمات و تلاش‏ هاى آنان را مى‏ دانى.

 

 

با ما در تماس باشید

آکادمی تحلیل دکتر طالعی فر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *