دولت رفاه دولتی است که در آن تأمین و بهبود رفاه عمومی وظیفه قانونی نهادهای قدرت است. در این نظام اقتصادی دولت به همه کسانی که به هر دلیل نتوانند هزینههای خود را تأمین کنند یاریرسانی میکند. این کار از طریق پرداخت مستمری (حداقل درآمد) یا کمکهای نقدی دیگر انجام میشود.
معمولاً دولت رفاه خدمات عمومی مربوط به تحصیلات ابتدایی، خدمات بهداشتی و مسکن را (در برخی موارد با هزینه کم یا حتی بدون هزینه) فراهم میکند. برنامههای ضد فقر و سیستم مالیات شخصی نیز جنبههایی از دولت رفاه هستند. مالیات شخصی در این دسته قرار میگیرد چراکه نرخ تصاعدی آن عدالت بیشتری در توزیع درآمد به همراه دارد.
در تعریف دیگر عنوان شده است که وقتی دولتهای طرفدار اقتصاد آزاد تامین پایهایترین خدمات اجتماعی و رفاهی را برای توده مردم به منظور ایجاد تعادل و توازن اقتصادی و اجتماعی بر عهده میگیرند، دولت رفاه تشکیل شده است. به عبارت دیگر، دولت رفاه وجود سیاستهای هوشمندانهای در زمینه تامین حداقلهای زندگی برای همه و ارتقای برابری در فرصتهای زندگی است. در این نوع از اداره جامعه تمرکز و توجه همه نهادهای رسمی بر تامین خدمات همگانی است و بر دو اصل اساسی پافشاری میشود: تامین خدمات رفاهی برای تضمین بقا در شرایط اقتصاد آزاد (سرمایهداری) و وجود دولت دموکراتیک.
بدین ترتیب به صرف ارائه یکسری از خدمات رفاهی، دولت رفاه به وجود نمیآید بلکه شکلگیری آن مستلزم وجود پارهای از شرایط اقتصادی و سیاسی است.
وظیفه دولت رفاه تامین امکانات بهداشتی، درمانی، بیکاری و بازنشستگی، تامین مسکن و خدمات آموزشی، حمایت از سالمندان، کودکان بیسرپرست و مانند آن از زمان تولد تا مرگ برای همه شهروندان و نه به عنوان یک بخشش یا مرحمت بلکه به عنوان یکی از حقوق شهروندی و قانونی است. میتوان ادعا کرد که دولتهای رفاه به دست سیاستمدارانی پایهریزی شد که مقهور قدرت تودهها بودند و از ترس قدرت تودهها به آنها پناه بردند. برخی ظهور دولت رفاه را ناشی از روی کار آمدن دولتهای کارگری و بحران 1930 میدانند اما عدهای هم معتقدند قرنها پیش در بریتانیا و اسکاندیناوی و به ویژه در نیوزیلند دولتها قانوناً متعهد به تامین خدمات رفاهی بودهاند به طوری که در 1890 در نیوزیلند به سالمندان مستمری پرداخت میشد.
عوامل موثر بر ظهور دولت رفاه:
1- شکوفایی سرمایهداری صنعتی و رویایی فقر و ثروت
2- اوجگیری نهضتهای کارگری و مطالبات مردمی
3- گسترش خطر سوسیالیسم
4- گذر از مرحله رشد و توسعه اقتصادی به توسعه اجتماعی
5- مقابله با رکود 1930 و آثار مخرب جنگ جهانی دوم
6- گسترش اندیشههای لیبرالیستی در قالب سوسیالدموکراسی در اروپا
7- کوشش برای افزایش انسجام اجتماعی در شرایط کشمکشهای طبقاتی 8- الزامات مربوط به زندگی شهرنشینی و افزایش جمعیت
9- ضرورت توجه به سالمندان، آموزش و پرورش به عنوان راه رشد و توسعه
علل افول دولت رفاه:
1- بیکاری و رکود آمریکا و اروپا
2- هجوم صادراتی ژاپن و کشورهای تازه صنعتی شده
3- بروز مشکلاتی برای کشورهای در حال توسعه که بازپرداخت وامهایی که از کشورهای صنعتی گرفته بودند را مشکل کرده بود
4- بروز نشانههای شروع یکی از بحرانهای ادواری اقتصاد آزاد
بایستی توجه داشت که افول دولت رفاه شاید در کوتاهمدت منافع اقشار آسیبپذیر را به خطر بیندازد اما در بلندمدت با حرکت به سمت دولتهای تکثرگرا و آزادیگستر و ایجاد شرایط برای فعالیت سازمانهای غیردولتی، منافع این طبقه نیز بهتر فراهم خواهد شد.
انتقادات وارده به دولت رفاه:
1.اغلب گفته میشود که مردم در چنین دولتی کمکارتر میشوند.
2.منتقدان معتقدند علاوه بر ایجاد نابرابری، حق دخالت دولت در همه عرصههای زندگی شهروندان توسط دولت و تنگشدن حیطه اختیار و آزادی شهروندان نتایج بدی برای جوامع نوین به دنبال خواهد داشت.
3. به عقیده برخی از پژوهشگران، مهمترین جنبه منفی دولت رفاه آن است که این دولتها به مثابه دولت حداکثری با سیاستهای تودهوار، به بسط قدرت حکومتی منجر میشوند و پیامد مستقیم این بسط قدرت، قبض آزادی و خلاقیت و نخبه ستیزی است و بنابراین طبیعی است که در چنین جوامعی خبری از پیشرفت نخواهد بود.
علاقمندان به دریافت پاورپوینت آموزشی دولت رفاه، اینجا را کلیک فرمایند.
بیشتر بخوانید:
پاورپوینت آموزشی آمار و کاربرد آن در مدیریت جلد 1
پاورپوینت آموزشی تحلیل ذینفعان
جزوه آموزشی مدیریت رفتار سازمانی پیشرفته
جزوه آموزشی مدیریت استراتژیک پیشرفته
جزوه آموزشی مبانی مدیریت دولتی
پاورپوینت آموزشی روش های تحلیل استراتژی
پاورپوینت آموزشی تحلیل سوات به زبان لاتین
پاورپوینت آموزشی آموزش تربيت ارزياب برطبق EFQM
پاورپوینت آموزشی روش تحقیق پیشرفته
پاورپوینت آموزشی مدیریت حقوق و دستمزد
با ما در تماس باشید